ایام فاطمیه تسلیت باد

ساخت وبلاگ

سرنوشت آن گل پرپر نمی دانم چه شد

شرح این خون گریه را آخر نمی دانم چه شد

احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود

آن سفارش های پیغمبر نمی دانم چه شد

روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت

آشیانش سوخت، بال و پر نمی دانم چه شد

چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد

در که کلا" سوخت، میخ در نمی دانم چه شد

بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید

حالت گلبرگ نیلوفر نمی دانم چه شد

شد فدک سیراب از سرچشمه پهلوی او

لاله های رسته بر بستر نمی دانم چه شد

موی مادر را که می دانم شده از غم سپید

گیسوی بی شانه دختر نمی دانم چه شد

دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب

ریسمان بر گردن حیدر نمی دانم چه شد

هیچ کس قبر شریفش را نمی داند کجاست

آخر این قصه را دیگر نمی دانم چه شد

 عباس احمدی

+ نوشته شده در  سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ساعت 8:39  توسط م  | 
شیعه...
ما را در سایت شیعه دنبال می کنید

برچسب : ایام,فاطمیه,تسلیت, نویسنده : maghsoudya بازدید : 196 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 17:41